چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

چشم هاى سیاه تو
خاورمیانه ى دوم است؛
یک دنیا براى تصرفش
نقشه مى کشند
و من ...
سرباز بى چاره اى که
در مرز پلک هاى تو
جان مى دهم

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لبخند» ثبت شده است


و بعد ، تو آمدی
چون بهار بعدِ زمستان ،
و تو آمدی 
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان ،
و تو آمدی
چون روئیدن گل های معطر
بر زمینی بی ثمر ...،
و تو آمدی
چون طوفانی
که درون مرده ی مرا برانگیخت ،
و تو آمدی
چون پرتو نوری بعد از شبی افسرده ،
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه بعد از غم ،
و بعد
تو آمدی
و تو ،
بسیار شبیه عشقی .....

"دئری‌ تیشنا"

 

پ.ن:

اگر تو امتداد بهار نیستی

پس این شکوفه‌های قلبم را از چه دارم

 

"شیما سبحانی"

 

* لبخندsmiley

 

 

لبخند که می زنی
توی دلم انگار اناری ترک بر می دارد
با نگاه تو
ناتمام می مانند تمام شعر های دنیا
می دانی!
همه ی این قصه ها
از شهرزاد چشم های تو شروع شد
و الا عاشق ها
عقل شان به این چیزها قد نمی دهد
حالا دیگر
تقصیر یلدای موهای توست
اگر این شب ها خوابشان نمی برد
آخر بهار را
به زمستان گره زده ای
راستی
یک امشب پشت پنجره بایست
بگذار حواس فردا پرت بشود
شاید به اندازه یک دقیقه
بیش تر خواب ببینمت...

"میلاد کاشانی"

 

پ.ن:

در شب یلدای عشقت شب نشین باده ام

خسته از دلتنگی‌ات با جام ها جان داده ام

نیستی هر لحظه اما با منی در شعر من

با خیالت مست در آغوش غم افتاده ام!

 

" مینا معمارطلوعی"

 

"یلدا "

 

نه حرفی هست
نه حدیثی
اما تو را که می‌بینم
بی هوا لبخند می‌زنم.
انگار که قرار است بعدها
تو را بسیار دوست داشته باشم ... .
 

"مریم قهرمانلو"

 

پ.ن1:

من 
در تو نگاه می‌ کنم 
در تو
نفس می‌ کشم 
و زندگی مرا تکرار می‌ کند..
‌‌
"احمد شاملو"

 

 

پ.ن2:
درد عشق را،
دارو به جز دیدار نیست..
 

"امیرخسرو دهلوی"

‌‌

برای من لبخندت 
چشم‌ نوازترین منظره‌ی دنیاست...
وقتی که میگویم نگاهت را به من بده 
و حالا بخند..

 

"ناشناس"

 

تو چشمک می‌زنی

من لبخند

می‌نشینیم

خیلی خسته‌ایم

بند ماسکت را باز می‌کنی

کمی گره‌اش سفت است

ولی باز می‌شود

من هم برش می‌دارم

می‌گذارم روی میز

کنار مال تو

این جا خیلی دور است

یک قهوه‌خانه

آن سوی صداها

من شیر مرغ سفارش می‌دهم

تو

جان آدمیزاد

 

"سارا محمدی اردهالی"

 

 

 

چشمانت

دو رودخانه ی تشنه اند

که از پس نیزارهایش

محموله ی ممنوعی حمل می شود.

 

" شمس لنگرودی "

 

 

چشم تو 

لایحه روشن آغاز بهار

 

طرح لبخند تو

پایان پریشانی ها

 

"قیصر امین پور"

 

پ.ن:

فردوس دل‌، اسیر خیال تو بودن است 

 عید نگاه‌، چشم به رویت‌ گشودن است 

 

"بیدل دهلوی"

 

لبخندَت 

نهایتِ بهـارِ من است 

لبخند بزن

بگذار 

بهـار با لبخنـدَت 

شکوفـا شـود

 

"بهاره حصاری"

 

پ.ن:

ازبهار نیست

 از شادی لبان توست !

که اینگونه درخت ها گل می کنند ...

 

"رها مولوی"

 

چشم در راه بهارم  

چشم در راه کسی هستم

کوله بارش بر دوش 

آفتابش در دست

خنده بر لب ، گل به دامن ، پیروز

کوله بارش سرشار از عشق ، امید

آفتابش نوروز

باسلامش ، شادی

در کلامش ، لبخند

از نفس هایش گُل می بارد

با قدم هایش گُل می کارد

مهربان ، زیبا ، دوست

روح هستی با اوست !

قصه ساده ست ، معما مشمار 

چشم در راه بهارم آری 

 

چشم در راهِ بهار …. !

 

"فریدون مشیری "

 

آهای آبی فیروزه ای 

آهای سرخی آتش

آهای لبخند آفتاب 

عطر نان تازه 

آواز گنجشکهای صبح

آهای رد چشمان گلدانهای پشت پنجره 

ریز ریزه های بنفش پیراهن بهار ...

آهای آخر اسفند

آهای اول عشق...

آهای آبی فیروزه ای

بگو ،

به آفتاب بگو 

که چشم روشنی منی!

 

"معصومه صابر "