چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

چشم هاى سیاه تو
خاورمیانه ى دوم است؛
یک دنیا براى تصرفش
نقشه مى کشند
و من ...
سرباز بى چاره اى که
در مرز پلک هاى تو
جان مى دهم

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با موضوع «منوچهر آتشی» ثبت شده است

 

آسمان بوته ی یاسی ست 

که در پنجره ی خانه ی ما رُسته ست ..

روی تو ماه بلند ،

چشم های تو دو سیاره ی ژرفِ سبز ،

نام تو خوشه ی شادابی در ظلمتِ برگ

به شقایق ها آراسته ست ...

 

دست های تو کلید صبح است

که سوی مشرق می چرخد !

و سپیدی را

از پس نرده ی سایه روشن

به سوی پنجره ها می خواند ..

 

چشم های تو به دیوار بلندِ باغِ عشق

روزن سبزی ست ،

که من از آنجا

_ در لحظه ی مشتاقی 

به درون می خزم آهسته

و با دامنی از سیب سرخ راز !

باز می گردم ...

 

چشم های تو

پنجره های بلند ابدیت هستند ...

 

 

"منوچهر آتشی"

با تو بودن خوبست

۱۵
ارديبهشت

 

با تو بودن خوبست

و کلام تو

مثل بوی گل، در تاریکی است

مثل  بوی گل در تاریکی، وسوسه‌انگیز است

بوی پیراهن تو

مثل بوی دریا  نمناک است

مثل باد خنک تابستان

مثل تاریکی ، خواب‌انگیز است

گفتگو با تو

مثل گرمای بخاری و نفس‌های بلند آتش

می‌برد چشم خیالم را

تا بیابان های دورترین خاطره ها

که در آن گنجشکان بر سنبل گندم‌ها

اهتزازی دارند...

 

"منوچهر آتشی"


چگونه دوست بدارم سپیدار را

که دار می پرورد

در آغوش برگ و زمزمه...


"منوچهر آتشی"


نه رفته‌ای

نه پیام آمدنی داده‌ای

خانه در تصرف بوی توست !

تو نیستی و خانه در تصرف بوی توست ..

حس می‌کنم

تنهاییِ ستاره را

این همه ستاره‌ی تنها ؟

یکی به یکی نمی‌گوید بیا

هر یک

از آسمانه‌ی خویش

چونان چشم پرنده ، درخشان

از آشیانه‌ی تاریک ...

حس می‌کنم

نیش ستاره را

در چشمم

طعم ستاره را

در دهانم

و طعم یک کهکشان تنهایی را

در جانم

کجای جهان بگذارمت

تا زیباتر شود آن جا ؟

بنویس : « می آیم »

تا آشیانه به گام و به دست و سلام !

آراسته شود ...


"منوچهر آتشی"