چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

چشم هاى سیاه تو
خاورمیانه ى دوم است؛
یک دنیا براى تصرفش
نقشه مى کشند
و من ...
سرباز بى چاره اى که
در مرز پلک هاى تو
جان مى دهم

طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

 

 

صدای خنده های تو

افتادن تکه های یخ است

در لیوان بهار نارنج!

بخند ...

می خواهم

گلویی تازه کنم ...

 

"محسن حسینخانی"

 

پ.ن:

منم آن عاشق دیوانه

که از غایت شوق

خم زنجیر تو را

بر دل شیدا زده‌ام.

 

 

"فروغی بسطامی"

 

 

وای وای

 

دلبستگی...

۲۳
خرداد

 

 
بهش میگم دوستت دارم می خنده می‌گه این که چیزِ جدیدی نیست. منم دارم! یکی از دستاشو از رو فرمون ماشین بر می‌داره دستمو می گیره، سرشو می چرخونه سمتم و نگاهم می کنه، می گم: وابستگی یا دل بستگی؟! به نظرت کدومش سخت تره؟ بدونِ این که بزارم جواب بده می گم: دل بستگی سخت تره، آدما به همه چی عادت می کنن اگه منو بزاری بری یه هفته، یه ماه، یه سال... آخر سر عادت می کنم که نیستی دیگه کنارِ گوشم زمزمه نمی کنی که دیوونمی... دیگه بعد این که عشقت از سرم بپره شبا نمیرم سراغِ عکسای تو گوشی که قبل خواب هی نگات کنم هی دلم ضعف کنه واسه صورتِ ماهت، وقتی یادت، خنده هات، صدات، تصویرت بپره از سرم دیگه نمی ترسم یه روز وسط همهمه‌ی کوچه و خیابونای شلوغ ببینمت و شب تا صب وایسم گوشه‌ی پنجره و به ماه نگاه کنم حرف بزنم باهاش!
اما دل بستگی اینجوری نیست، اگه نباشی من تا آخرِ عمرم عادت نمی کنم به شبایِ بدونِ تو، به روزایی که باید تنها خودمو ببرم قدم بزنه، عادت نمی کنم که کنار بیام. 
دلبستگی سخته من دل بسته‌ت شدم دیدی حالا این تکراری نیست؟ سرشو انداخته بود پایین تو فکر بود، دستمو گذاشتم زیرِ چونش و نگاهشو سمتِ خودم کشوندم.. حالت صورتش گرفته بود، بدونِ اینکه حرفی بزنه منو کشید تو بغلش و گفت: دل بستگی قشنگه، من میخوام همینطوری دوستم داشته باشی، که شبا بدونِ من خوابت نبره که عادت نکنی به این شهرِ شلوغِ بی من.. که صدای خنده هام از حصارِ ذهنت فرار نکنه! زل زدم تو چشاش یه لحظه از فکر نبودنش بغض تو گلوم نشست
بارون گرفت! 
بارونا نشستن روی شیشه‌ی ماشین
پنجره ها بخار گرفتن...
با انگشت رو شیشه نوشتم هیچ وقت دنیا رو بی تو نمیخوام
.
"زهرا مصلح"

نه حرفی هست
نه حدیثی
اما تو را که می‌بینم
بی هوا لبخند می‌زنم.
انگار که قرار است بعدها
تو را بسیار دوست داشته باشم ... .
 

"مریم قهرمانلو"

 

پ.ن1:

من 
در تو نگاه می‌ کنم 
در تو
نفس می‌ کشم 
و زندگی مرا تکرار می‌ کند..
‌‌
"احمد شاملو"

 

 

پ.ن2:
درد عشق را،
دارو به جز دیدار نیست..
 

"امیرخسرو دهلوی"

‌‌

 

تو می‌دانی دور یعنی کجا...؟

چه‌قدر...؟

چه وقت تمام می‌شود...؟

چند روز...؟

می‌گویند

تو دور رفته‌ای!

 

"افشین صالحی"

 

 

 

من میگویم با حست زندگی کن 
ما همه خسته ایم 
از سبک و سنگین کردن ترازوی عقل و منطقمان
زندگی کوتاه است 
وقتت را برای دو دو تا چهار تا کردن های زندگی هدر نده 
چشمانت را ببند
رها باش
دلت را به دریا بزن 
بقیه اش با من... 

 

"مهلا غفاری"

 

 

مرا طوری در آغوش بگیر که انگار فردا می‌میرم... 

و فردا چطور؟
طوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشته‌ام...

"نزار قبانی"

 

پ.ن:

دلبرا، یک بوسه دادی 
اینقدر نازت ز چیست؟
گر پشیمان گشته ای 
بگذار در جایش نهم...

"صائب تبریزی"

 

 

اگر تمام خاک زمین باشی

 

تنها مشتی از تو کاقی است

برای آنکه تا ابد بپرستمت

 

 از میان صور فلکی

چشمهای تو

تنها نوری است که می شناسم

 

تنت به بزرگی ماه

و کلامت خورشیدی کامل

و قلبت آتشی است

 

 برهنه پای

از تو عبور می کنم

و تنگ می بوسمت

ای سرزمین من!

 

 

"پابلو نرودا"

موهای تو....

۱۴
خرداد

 

بگذار که زمانی دراز، زمانی دراز، عطر موهای تو را نفس بکشم. مثل تشنه ای در آب یک چشمه، تمام چهره ام را در آن فرو برم و مثل یک دستمالِ عطرآگین، تکانش دهم تا تمامِ خاطرات به هوا بریزند.

کاش می دانستی که من در موهایت چه می بینم، چه احساس می کنم و چه می شنوم! روح من با عطر موهای تو سفر می کند، مثل روح دیگرانی که با موسیقی.

موهایت پر از رویاست، پر از بادبان است و دکل و دریاهای پهناور که بادهای موسمی شان مرا به سرزمین های دلفریب می برند. جایی که آسمانش آبی تر و عمیق تر از هرجاست و هوای اطرافش پر از عطر میوه ها و برگ‌ها و پوست آدمی.

در اقیانوس گیسویت، بندرگاهی ست پر از آوازهای غم انگیز. مردهای قوی اندام از تمامیِ اقوام و کشتی هایی با شکل های گوناگون که ساختمانِ پیچیده ی بی نقص شان را بر آسمانی بزرگ کنار هم چیده اند. آسمانی که گرمای جاودان در آن لمیده است.

در نوازش موهایت، کسالت ساعات طولانی ست، روی یک مبل راحتی در اتاقی در یک کشتی زیبا، میان گلدان ها و تُنگ های پر از آبِ خنک. کشتی مثل گهواره تاب می خورَد و از بندر پیدا نیست.

در اجاق سوزانِ گیسویت بوی تنباکوست، آمیخته با افیون و شکر. در شامگاه موهایت درخشش لاجورد حارّه و در ساحل پرزدارش، از بوی قیر آمیخته با مُشک و روغن نارگیل مست می شوم.

بگذار که گیسوی بافته ی سنگین و سیاهت را زمانِ درازی به دندان بگیرم. وقتی که گیسوی نرم و یاغی ات را دندان می زنم، انگار که تمام خاطرات را می بلعم.

 

"شارل بودلر"

 
 
پ.ن:
مجال ستایش موهایت ندارم.

 

باید برای تک تک آن نغمه ها سر دهم
دیگر عاشقان تو را به چشم دیگر می طلبند اما،
تنها آرزوی من آرایش موهای توست.

 

"پابلو نرودا"

 


امروز زنی‌ را دیدم که بوسه‌ از لبش می‌‌چکید!
خدا را شکر، پس هنوز مردی هست که عاشقانه می‌‌بارد.

 

"بهرنگ قاسمی"

عشق..

۱۴
خرداد

 

عشق
گاهی وقتا ساده ست،
درست مثل ژاکت و بارونیِ من که جیب نداره...
گاهی وقتام پیچیده ست،
درست به اندازه ی جیبای بزرگ پالتوی تو!

 

"طاهره اباذری هریس "

 

پ.ن:

در گوشم میگفت 

چقد خوبه که پیدات کردم ! 
و این می ارزه به گم کردنِ همه..!

 
 پر نقش تر از
 فرش دلم بافته ای نیست
 بس گره زد به گره 
حوصله ها را .

آرامِ جان…

۱۴
خرداد

 

 

غرور هم دارد!
فکر کن…
در دنیایی که هر روز میلیون ها نفر از تنهایی حرف می زنند …
در دنیایی که از شعرِ شاعرهایش گرفته تا رمان ها و فیلم ها
پر از حسرت است ، پر از تلخیِ نرسیدن…
یک نفر بیاید، از نسل ماندن 
آرامِ جان…
که بلد باشد دلتنگی هایت را در آغوش بگیرد 
و دردهایت را تسکین دهد 
که بلد باشد قرارِ دلِ بی قرارت شود
کم نیست …!
باور کن 
تو هم اگر یک نفر مثل خودت داشتی 
سرت را بالا می گرفتی 
و روی ابرها راه می رفتی!! 

 

"فرشته رضایی"

زرد

۱۴
خرداد

 

 

تو همون حدس اول
رنگ مورد علاقه‌ مو درست گفت!!
ولی بین خودمون بمونه، تا وقتی که 
داد بزنه " زرد "
من اصلا رنگ مورد علاقه نداشتم
وقتی دیدم
اونقدر هیجان زده ست و مثلِ
بچه ها لبخند میزنه
بهش گفتم " درست حدس زدی "
از اون به بعد دیگه هیچوقت به زرد 
مثلِ قبل نگاه نکردم
حالا دیگه زرد تو همه چیز هست
یه جورایی میتونم تو این رنگ
زندگی کنم!! 

 

"تیاگو کریا"
 

 

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید

وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید

 

وقتی زمین ناز تو را در آسمان‌ها می کشید

وقتی عطش طعم تو را با اشک‌هایم می چشید

 

من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود وُ نه دلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

 

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود

آن‌دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

 

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

 

من بودم و چشمان تو، نه آتشی وُ نه گِلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

 

من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر

چیزی در آنسوی یقین، شاید کمی هم کیش‌تر

 

آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود

دیگر فقط تصویر من در مردمک‌های تو بود.

 

 

"افشین یداللهی"

 

 

پ.ن:

 

آیدا! تو مثل یک خدا زیبایی.

 

چشم های تو،

 زیباترین چشم هایی است

 که آدم می تواند ببیند 

و نگاهت همه ی آفتاب های یک کهکشان است؛ 

سپیده دم همه ستاره هاست.

 

"احمد شاملو"

یقین دارم

۱۴
خرداد

یقین دارم،
این جماعتی که شب ها میخوابند؛
قطعا
تـو را ندیده اند!

"امیرحسین اثناعشری"

 

 

عاشق دختری نشوید که 
ساده و خوش خنده است ،
لجباز است 
که شیطنت های خاص خودش را دارد ،
که فرار میکند از گفتن چیزهایی که دلش را میلرزاند ؛
عاشق دختری نشوید 
که وقتی در کنار شماست 
باعث لبخند زدنتان میشود 
که غرورش را دوست دارد 
اگر عاشق شدید 
باور کنید که
زندگیتان بر باد میرود 
این ها 
فراموش نشدنی هستند...

 

"سامان رضایی"

کوی دلبر...

۱۴
خرداد

 

 

گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید

"حافظ"

 

 

تو از چیِ این مرد خوشت اومده؟!
خیلی انتخابای بهتری داری!
وقتی میشینی توی اتوبوس یا قطار،
می تونی هرجایی رو واسه نشستن انتخاب کنی...
توی راهرو، به دستشویی و مهماندار نزدیکتری!
صندلی های جلو تو پیاده و سوار شدن کمتر اذیتت میکنن، و صندلی های آخر برای خوابیدن مناسبن...
راستش من کنار پنجره و ردیف وسط رو انتخاب میکنم...
امنه، سر و صدا کمتره، و مهم تر اینکه می تونم سرمو به پنجره تکیه بدم و از سفر لذت ببرم...
میدونی،
وقتی سرم روی شونه هاش بود
من واقعا داشتم از زندگی
لذت می بردم... 


"حمید جدیدی"

 

 

گویند سرانجام ندارید شما
مائیم که بی‌هیچ سرانجام خوشیم‌

 

 

"مولانا"

 

 

 

قلمرو موسیقی

قلب است

جایی که تو راه می روی

همه آهنگ ها

از موهای تو

به آسمان می رسد،

بخند.

 

"عباس معروفی"

 

پ.ن:

از این همه پریشانی

دلگیر که نه!

خسته‌ام...

پریشانی تنها به موهای تو می‌آید

نه قلب من...

 

 

"فاطمه خرازی"

 

 

 

اینکه میگن بار اول فرق می‌کنه، نه به خاطر اینکه اون آدم فرق می‌کنه، یا الزاما بهتر از همه‌ی آدمای بعدیه. نه. خیلی وقتا اتفاقا گزینه‌ی مناسبی هم برای عاشقی نبوده. بار اول فقط از این نظر فرق می‌کنه که ما خوش‌بینیم. 
فکر می‌کنیم هر کی میگه دوستت دارم راست میگه. فکر می‌کنیم همین که کسیو دوست داشته باشیم کافیه. فکر می‌کنیم حتما دل به دل راه داره. فکر می‌کنیم هیچوقت تموم نمیشه. فکر می‌کنیم کل احساسمونو باید خرجش کنیم. 
بار اول واسه این فرق می‌کنه که ما هنوز نترس‌ایم. بی‌پرواییم. وگرنه اگه بتونی بازم نترس و بی‌پروا و دیوونه باشی، چه فرقی می‌کنه اونی که تو زندگیته نفر چندمه؟ مهم اینه که خود عشق باشه.

"آنا جمشیدی"

 

 

هیچ چیز دوبار اتفاق نمی افتد
و اتفاق نخواهد افتاد. به همین دلیل
ناشی به دنیا آمده ایم
و خام خواهیم رفت.
هیچ روزی تکرار نمی شود
دو شب شبیه هم نیست
دو بوسه یکی نیستند
نگاه ِ قبلی مثل ِ نگاه ِ بعدی نیست.

 
پ.ن:

کوه

با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود

و انسان با نخستین درد

در من زندانیِ ستم‌گری بود

که به آوازِ زنجیر-اش خو نمی‌کرد

من با نخستین نگاه تو آغاز شدم...

 

"احمد شاملو"

 

گفته بودی 

که
تمامم به وفا!
....برو
ای شوخ
که بس مختصری
:))))
 
"خاقانی"

 

دوستت دارم

مثل تشنه که عبادت آب را

مثل ماه که برکه ى باران را

مثل کوه که استعاره ى دریا را.

 

دوستت دارم

مثل خداوند که نخستین مخلوق را...

 

"سیدعلى صالحى"

 

 

 

پ.ن:

عشق اگرچه حرف ربط نیست

ربط می‌دهد مرا به تو

شوق را به جان

رنج را به روح

همچنان که باد

خاک را به دشت

ابر را به کوه.

 

 

"سیدعلی میرافضلی" 

 
لاله زاری می شود عالم، اگر بیرون دهیم
داغهایی کز تو پنهان در جگر داریم ما
 
"صائب تبریزی"

 

پایان ماجرای دل و عشق روشن است

ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی

 

"فاضل نظری"

 

پ.ن:

گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید...

راستش زور من خسته به طوفان نرسید...

 

"کیانوش سفری"