- ۰ نظر
- ۱۵ آذر ۹۶ ، ۱۵:۱۶
- ۵۸۳ نمایش
لابد سالها بعد وقتی خیلی پیر شدم؛ با نگاه کردن به دل نوشته هام..روزنویسی هامو عکسهات.. تنها به این نتیجه میرسم که هیچ چیز عجیب نبوده. نه رفتن من از زندگی آدما و نه رفتن آدما از زندگی من. شاید سالها بعد به این نتیجه برسم که هیچ کدوم از اشتباهاتم فاجعه نبوده و تنها به این فکر کنم که چه کاریم زشت بوده و چه کاریم قشنگ. مثلا اینکه وسط عصبانیت هام، وقتی دارم در موردت تصمیم میگیرم به خستگی هات از خودم هم فکر کنم.
" امیر علی ق "
" امیر علی ق"
دوست دارمَش...
مثل دانه ای که نور را
مثل مزرعه ای که باد را
مثل زورقی که موج را
یا پرنده ای که اوج را ...
دوست دارمَش...
" فروغ فرحزاد "
پ.ن:
کنار من نشسته ای
باد آرام میگیرد
گنجشک گم شده
به لانه برمی گردد
و ابر کوچک سرگردان
سر به شانه کوه می نهد
آفتابی تو
هر جا که باشی
ساقه ام را به خود می کشی
" سپیده نیک رو "
چشمانت از سرزمینی دلخواه باز آمده اند
جایی که هرگز کسی در آن ندانست یک نگاه چیست
و نه زیبایی چشم ها را شناخت، نه زیبایی سنگ ها
همچنان که زیبایی قطره های آب را، این مروارید های نهان.
سنگ های عریان و بی پیکر،
ای تندیس من
آفتابی که کور می کند تو را به جای آیینه می گزیند.
آرزوی ناجنبای من آخرین پشتیبان توست
و من بر تو پیروز می شوم بی پیکاری، ای تصویر من
گسیخته از ناتوانی ام و گرفتار در بند تو. *
"پل الوار"
پ.ن1:
شاید اگر من هم غزل سرای قرن هفت یا هشت بودم در زیبایی هایت غرق می شدم.
اما راستش را که بخواهی زیبایی در انتخاب من کمترین نقش را داشت!
من عاشق چشم های غمگینت شدم.
همان فرشته کوچکی که در انتهای چشمت با بغض پنهان شده.
همان فرشته ای که وقتی در سالن انتظار مطب با دست هایت بازی می کردی، به زمین خیره شده بود.
یا وقتی دلت خواست مادر تمام جوجه رنگی های دنیا باشی.
یا آن روز که گل های دامنت را به من معرفی کردی.
یا وقتی از پنجره به هیچ خیره شده بودی و گفت آه ... همین آه دامنم را گرفت ... عاشقت شدم !
"پدرام مسافری "
بیا با هم عکس بگیریم
یک عکس دو نفره
من به دوربین نگاه کنم
تو به من
نمی خواهم چشمانت در تاریخ ثبت شوند!
"سیده فاطمه شیخ الاسلام"
تو اعتبار خطوطِ
دور و اطراف چشم آیدایی.
غرور شاملو در شعرهایش.
تو زنانه زیستن فروغی
لحن دلنشین خوانش مشیری.
تو صادقانه ترین لحظه های نیمایی
لطافت سهراب سپهری،
زمانی که رود می دید.
لرزش پر از حزن صدای فرهاد ،
وسط غصه ی شهری
روی نیمکت چیده ی پارک
نزدیک همان چراغی که ماه تر شده بود.
تو صافی حنجره ی سیاووشی.
دوردستی
مثل فریدون و اندوه جاده و قوزک پا.
نزدیکی همانندِ سیمین
به شعرهای معاصر.
تو خود خود ترانه ای
رقص واژه های مولانا.
تو علاقه ی نوح،
به بقای هر دوستت دارمی.
تو سلیمانی
نشسته بر زبان هر عاشق.
تو کلام مشترکی
میان هر قطره ی جان.
بارانی ترین روز سالی.
تو کمانی هستی پر از نقش و نگار،
که گیسوی آسمان را صاف کرده تا
چهره ی بهار را خوب ببینم.
تو هرم لب های منی
وقتی که روی عکس هایت
نفس می پاشم
و تو را با نام خودم
صدا می زنم.
تو بازوی شعری
زیر سر عشق
"رسول ادهمی"
پ.ن:
میگویم دوستت دارم
میشِکُفی
گلهای باغچه تقلید میکنند!
خدا میخندد
و میگوید...
امان از عشق!
" حامد نیازی "
Keep smiling and one day life would get tired of upsetting you
. Just be happy and a reason will come along
. You are responsible for your own happines
💕
گفتم ... "مائده"
تا حالا "دچار" شدی
گفت : دچار چی ...!؟
سختی
فقر
بیماری
یا غصه
دچار کدومش ... گفتم .. "مائده "
دچار چشماتم
ببندیشون
اونایی که گفتی میاد
سراغم
" حمید جدیدی "
پ.ن:
چشمهایش
اندوهی داشت
که مرا
به سالهای قبل از خلقت
میبرد،
آنجا که خداوند تنها بود...
"علی مقدم"
بهار تویی
که می آیی و دستهایم
شکوفه می دهند ناغافل!
تویی که با تمامِ خستگی
باز هم آرامشی!
باز هزار ستاره ی بی افول
هزار پروانه ی بیقرار
هزار شوق بی دلیل را
در خلوتِ آغوشِ من میریزی انگار
بهار تویی...
"نیلوفر حسینی"
تو که عین منی عید منی عیدت مبارک
پ.ن:
پیشاپیش فرارسیدن نوروز رو تبریک عرض میکنم
امیدوارم تک تک روزهای پیش رو براتون سبز و بهاری باشه
با آرزوی سلامتی و شادی برای همه ی دوستانِ جان
شاید تو آدم سرسخت و گنده ای باشی ،
ولی من دیوونم ...
میدونی فرق این دوتا چیه؟
دیوونه ها هیچ موقع تسلیم نمیشن ...
اینو یادت باشه.
Goliath
دیدی که من با این دل بی آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی، بر زلف او عاشق شدم
دیدی که در گرداب غم، از فتنه گردون رهی
افتادم و سرگشته چون امواج دریا شد دلم
"رهی معیری "
صنما با خم ابروی کجت ساخته ام
من دیوانه از آن رو به تو دل باخته ام
که تو هم همچو من از خویش نداری خبری
"پرواز همای "
مثل بوسه یِ پیش از خداحافظی
تکلیفت روشن نیست
من چقدر ساده ام
که هنوز فکر می کنم
روزهای آخر پاییز
تمام طلسم ها باطل می شود !
و تو مرا فتح خواهی کرد.
هنوز بوی عطرت را دوست دارم
هوای مرددِ لبخندت را
و این همه سال را
که در هر نگاه گذرا
رازی را کشف کردیم
که جز من و تو همه از آن بی خبرند.
شاید برای پرسه زدن باتو
زمستان فصل بهتری باشد
اگر فراموش نکنی
من
ادامه یِ خواهشی گم شده ام !
که یک روز به آغوشت
باز خواهم گشت ...
"نیلوفر لاری پور"
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمیارزد
بیا ای ساقی گلرخ بیاور باده رنگین
که فکری در درون ما از این بهتر نمیگیرد
شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمیارزد
رقیبم سرزنشها کرد کز این باب رخ برتاب
چه افتاد این سر ما را که خاک در نمیارزد
"حافظ"
بوسه هاى تو
زانوهایم را سست مى کند
شبیه درختى که خوشحال است
بعد در جنگل جادویى موهایت
تکیه مى دهم به یک آغوش همیشگى
مثل یک رودخانه ى عاشقِ ستاره
حالتى از یک رویاى کهنه
این بار
اما دیگر مى ایستم و مى بوسم ات
درست پیشِ چشمِ همه
"بهنود فرازمند"
پ.ن:
پس از من
هر کس تو را ببوسد
بر لبانت تاکستانی خواهد یافت
که من کاشته امش
"نزار قبانی"
دوستت دارم
شبیهِ رنگِ نارنجیِ شهر
ای که عشقت در دلِ پائیز
غوغا می کند...
"مهرشاد فروزان"
پ.ن1:
تبسم های آرام تو را
با بوسه خواهم چید
"فریدون مشیری"
پ.ن2:
یه عالمه خوشحال هستم :)))
روزای شادم با این دو موزیک ِخیلی قشنگ میگذره:)
لطفی کن و
در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار
دل دیوانه ی من باش.
"اخوان ثالث"
پ.ن :
در من
دیوانه ای جا مانده
که دست از
دوست داشتنت بر نمیدارد!
با تو قدم میزند
حرف میزند
میخندد
شعر میخواند
قهوه میخورد
فقط نمیتواند
در آغوش بگیردت ...
به گمانم
همین بی آغوشی
او را
خواهد کشت ...
"مریم قهرمانلو"
مثل روز اول که نمیشه. شکسته!
حالا تو هی بیا و چسب بزن.
چرا نمیخوای باور کنی؟
شکسته، کاری شم نمیشه کرد.
اصلا گیرم که همون شد. که چی؟
مگه شکستن فقط اینه که گلدونت تیکه تیکه بشه؟
خیلی از شکستن ها بی صداس. هیچ تیکه پاره ای هم به اطراف پرت نمیشه.
حتی یه تَرَک رو هم نمیتونی ببینی. ولی با تمام وجود شکسته! خورد شده!
گلدون رو نه، قلبتو میگم...
خودتو...
" بابک زمانی "
تا حالا دماغتو تو خرمن موهای یه زن فرو کردی ؟
دوست داری تا ابد همونجابمونی !
"مارتین برست "