- ۰ نظر
- ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۲۵
- ۲۳۱ نمایش
زیر ابرهای تو ایستاده ام
و گلویم گرفته است ،
کنار تابستان
تلفن زنگ می زند
این ابتدای باران هاست
گوشی تلفن ابری ست !
رنگ ها گرد شماره گیر می پیچند ،
بوی باران بر انگشتانم حلقه می زند
روی سیم هایی که به اندازه ی این هجرانی
سیاه و طولانی ست ...
بر صدایت بوسه می زنم !
و ناگهان
تابستانی میان بارانم ...
"زنده یاد نازنین نظام شهیدی"
تو را چگونه می نوشتم
تو را
که دستانت بر گردنِ مادیان ایرانی
در پیج و تاب جنگل های شمال
خدا را ،
به بهانه ی بهار به گریستن وا میداشت ...
تو را
که سرخی شقایق ها در برابر لبانت ،
شوکران به دست شهیدانی بودند ،
به بهانه ی نام سقراط ...
نامت لیلا بود ،
گاهی باران ، گاهی نسیم ، گاهی دریا ..
و هزار بهانه ای
که دلم رابه گدایی واژه ها می برد ....
تو را چگونه می نوشتم
که هامون و من !
هر دو خشکیده به انتظار زنی نشستیم
که تنش
آب دیدگانمان را متبرک نکرد !
با من بگو ،
بگو تو را چگونه باید می نوشتم ...
"علی مقدم"
خیال بوسیدنت
رنگ پیراهنم را عوض می کند
موهایم را بالای سرم جمع می کند
تا برهنگی گلویم را کشیده تر لمس کنی
تا اکتفا نکنی به شکوفه های تنم ..
بوسیدنت حرارت تابستان است
زیر پوست پیراهنم
می تواند در سرمای سینه ی من !
زیبایی زنی را بیدار کند
که ایستاده در مسیر باد
تا با خیال بوسه ی تو !
بهار را معطر کند ..
بوسیدنت می تواند
خواب هر کابوسی را آرام کند
پس چرا وحشت موهایم رام تو نشود؟
وقتی پاییز
از وسوسه ی نوازش تو برهنه شده
وقتی هر برگ !
بوسه ایست که از شاخه می افتد ...
"مهسارهنما"
کسی چه میداند ..
شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاست مدارش می رقصد، یا پیانو می زند و آواز میخواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد،
کسی چه میداند ..
شاید تنها شرط معشوقهی هیتلر به خاک و خون کشیدن دنیا بود،
کسی سر از کار زن ها در نمیآورد ..
با سکوتشان شعر می خوانند، با لبهایشان قطع نامه صادر می کنند، با موهاشان جنگ میطلبند، با چشم هاشان صلح ..
کسی چه می داند ..
شاید آخرین بازمانده ی دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد ..!!
"سیاوش شمشیری"
گفتم ... "مائده"
تا حالا "دچار" شدی
گفت : دچار چی ...!؟
سختی
فقر
بیماری
یا غصه
دچار کدومش ... گفتم .. "مائده "
دچار چشماتم
ببندیشون
اونایی که گفتی میاد
سراغم
" حمید جدیدی "
پ.ن:
چشمهایش
اندوهی داشت
که مرا
به سالهای قبل از خلقت
میبرد،
آنجا که خداوند تنها بود...
"علی مقدم"