من باید ..
من باید ...
ماهی می شدم !
درون تُنگی از
مِی ....
"اورهان ولی "
پ.ن:
فراموش کار شدم
مثل ماهی ای که هر بار روی آب می آید
اما حرفش را می خورد
زنگ خانه تان را زدم
صبر کردم
یادم نمی آمد که رفته اید
"محمد ابراهیم گرجی"