موهایت در باد
موهایت در باد
به پرواز در می آمد
کنارت
به تماشایت می نشستم
خورشید می سوزاند
دریا آتش می گرفت
تو حرف می زدی
و من غرق صحبت ات بودم
می خندیدی
سکوت می کردی
به فکر فرو می رفتی
دست در دست من، راه می رفتی
راه تمام می شد
تو را نمی دیدم
زمان، سال سال می گذشت
از دور، از خیلی خیلی دور
تماشایت می کردم.
"اُزدمیر آصف"
- ۰ نظر
- ۲۴ آبان ۹۵ ، ۲۲:۵۶
- ۲۷۷ نمایش