از ما سه تن هیچ یک به پله ها نرسید...
پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۰۳ ب.ظ
از ما سه تن یکی به بهار نرسید
از ماسه تن یکی نامش را در قبال قرصی نان انگار گرو میگذاشت
سایه ها تا زانو بالا کشیده بود
مسیر سنگفرش هفته ها پر از بوی دلپذیر خواب
و احتمال یاس
در مهره های پشت کوچه ها
پلی بود به وسوسه
سه نفر
سیبی در دست
پشت به آینده
به نرده ها تکیه دادهاند
اولی قدم زنان به باد ملحق شد
دومی، افسوس سومی
از ما سه تن یکی نهراسید
از ما سه تن یکی به بهار رسید
از ما سه تن دو تن نمرده بود و یکی بیشتر نزیست
از ما سه تن سیبی
از ما سه تن هیچ یک به پله ها نرسید
"سعید صدیق"