تو لبخندی زدی و من برخاستم...
جمعه, ۳ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۰۷ ب.ظ
باید به دهان تو رجوع کرد
لبخندت را بوسید
پنجره ی روحت را
آنجا که خواب از سر خیالم پراند
آنجا که بوسه غرق بود در ابدیت
بگو چندبار می توان عاشق یک لبخند شد؟
می توان غنچه ای را چید
باز در حسرت دیدنش جان داد؟
لبخندت را می بوسم
آنجا که هنوز عشق در اتفاق می افتد
حالا آغشته ام کن به روحت
یا با من دهانم را شریک شو.
"مهسا رهنما"
پ.ن1:
اخم هایت را که باز کنی
تازه شاعرانگی ام گل می کند...
"امیر ارسلان کاویانی"
پ.ن2:
سال بد رفت و من زنده شدم
تو لبخندی زدی و من برخاستم
" احمد شاملو"