"از چشمِ من ببین که چه غوغاست در دلم"
پنجشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۱۵ ب.ظ
نه جانم من مثل فروغ بلد نیستم بهت بگم "مرا بپیــچ در حریرِ بوسه ات"...
من زل میزنم تو چشمایِ رنگِ عسلتُ میگم"تـو چرا منو بوس نمیکنی امروز؟"
یا نمیگم "من به آغوشِ تو محتاج تر از نانِ شبم"
یهــو برمیگردم چلّه یِ تابستون میگم"اونقــدر ســردمه که...." وخب باید بفهمــی دیگـه انتظارِ زیادیه...؟
"دستهایت را بازکنــی سقوط میکنم "هم که خب قطعا نخواهم گفت...
تهِ تهش میپرم وسطِ خیابان و مثلِ عصایِ موسی میشکافمش و اصلا هم به بوقِ بلندِ ماشین ها توجه نمیکنم....
آخر خنگِ خدا تومرا نمیشناسی...؟ آدم که هی نباید همه چیـز رابگوید خب"از چشمِ من ببین که چه غوغاست در دلم"
" فاطمه صابری نیا"