دامنم را پر مى کنم از بهار ،
و شیراز شیراز برایت نارنج مى بارم
و با عطر وحشى ام
دیوانگى ات را از قفس آزاد مى کنم !
و مى چرخانم در شهر ،
برایم سعدى بخوان ،
و عشق را در تنم رها کن
شبیه باد که روسرى ام را با خود برد ...
"الینا نریمان"