من بر خلاف مردمهر وقت شمال می روم غمم می گیرددست خودم نیست خوشحال نمی شومهی به این فکر می کنمیک نفر آن جا آن قدر انتظار معشوقه اش را کشیده که این همه زیر پایش علف سبز شدهمگر این حجم انتظار شادمانی دارد؟
"رسول ادهمی"