دیگر سراغت را از نارنجِ رها شده در پیالهی آب نخواهم گرفت
يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۰۴ ق.ظ
دیگر سراغت را از نارنجِ رها شده در پیالهی آب نخواهم گرفت
دیگر سراغت را از ماه ،
ماهِ درشت و گلگون نخواهم گرفت
دیگر نه خوابِ گریه تا سحر ،
نه ترسِ گمشدن از نشانیِ ماه ،
دیگر نه بنبستِ باد و
نه بلندای دیوارِ بیسوال ...!
من ،
همین منِ ساده ...
باور کن
برای یکبار برخاستن
هزار هزار بار فروافتادهام ...
دیگر میدانم
نشانیها همه درست !
کوچه ، همان کوچهی قدیمی و
کاشی همان کاشیِ شبْ شکستهی هفتم ،
خانه همان خانه
و باد که بیراه
و بستر که تهی ...!
میدانم
حالا میدانم همهی ما
جوری غریب
ادامهی دریا و نشانیِ آن شوقِ پُر گریه ایم ...
"سیدعلی صالحی"