به برعکس بودنِ جاده ها فکر میکنم
که همیشه آدم ها را برده اند
به جای اینکه آورده باشند.
و آخرین نخِ سیگارم را
از ته روشن میکنم...
"پیمان طاهری"
پ.ن:
جیره ی سیگارم را بدهید
و تنهایم بگذارید با پیاده رویِ عصرگاهی
در من
تیمارستانی
قصد شورش دارد...
" علی اسداللهی "