دختری را دیدم از جنس بهار
با موهای بلند و موج دار
یک غنچه گل صورتی هم
لابه لای موهایش گذاشته بود،
چشمان رنگی و مینیاتوری داشت
و با آن لب های قلوه ای کوچکش
آهنگی را زیر لب زمزمه میکرد.
آن دختر یک دختر معمولی نبود
او همان "دلبر اردیبهشت" بود
"رمیصا رستگار"