دلِ تنگِ مــــــــرا
با دکــــمه ی پیـــــراهنت واکن
رها کن از غم سنــــجاق،
موهـــــای شلالی را
اناری از لبِ دیوار باغت
ســــــرخ می خنــدد
بگیر از من بگیر
این دستـــــهای لاابـــالی را
شبی دست از سرم بردار و
سر بر شانه ام بگذار
بکش بر سینه
این دیوانــه ی حــالی به حــالی را
"اصغر معاذی"