حرف های آخر سالیه مرا !
جمعه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۱۸ ب.ظ
پشتش را کرده بود به من !
گفتم این روز آخر سالی را قهر بمانی چه کنم؟
آن وقت به همه می گویم که از پارسال قهری با من .
گفت : قهر نیستم !ببین آخرین غروب جمعه سال است...
تلخ است ولی دلگیر نیست ... همیشه تلخ بوده !
گفتم : بعضی تلخی ها ذاتی است ...
تلخی قهوه را که بگیری می میرد !
تلخیه قهوه را ،
غروب جمعه را ،
حرف های آخر سالیه مرا !
"شاهین شیخ الاسلامی"
- ۹۵/۱۲/۲۷
- ۲۴۳ نمایش