دوست دارم
سه شنبهی آخر اسفند
از زیر کُرسی ِ تنهاییام
نبودنت را بکِشم بیرون
بیاندازم کفِ اتاق
شعر بپاشم روش
کبریت بزنم
و از آتشِ یک سال انتظار
بپرَم ..
بهار بیحضورِ تو
کابوس این خوابِ زمستانی است
دوست دارم
شکوفه، بهانهی تو باشد
تو پیراهنِ تمام فصلها که در راهند ..
"سید محمد مرکبیان"