هر صبح که از خواب برمی خیزم
بر شیشه یخ گرفته
با سرانگشتانِ گرمم
نام ترا می نویسم !
و از لابلاى آن به بیرون می نگرم
که کى بهار می آید ..؟
"پروین پژواک"