مثل عطر پرتقال
يكشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۱۴ ب.ظ
مثل عطر پرتقال سبز
بیا و ببرم با خود!
هوایی ام کن
وقتی در عصر سرد یک روز زمستانی
با بخار نفسم....
نه!
نه!
با گرمای تو در وجودم!
نامت را نقش میکنم؛
برس ، شالت را روی بال هایم پهن کن و بگو...
برای پرواز در آغوشم باید گرم باشند!
موهایم را به هم بریز و بگو پس کجاست یکی از انگشت هایم که همین حوالی گم کردم!
بخند ، موهایم را مرتب کن و ببوس گونه ام را!
آه...
بعد،دستهایت را دور گردنم حلقه کن که زیبا ترین اعدام تاریخ را تصویر کنیم!
من فدای تو...
مثل عطر پرتقال سبز
بیا رویا به تن لحظه های زمستانی ام بباف!
"حامد نیازی"
- ۹۵/۱۰/۱۹
- ۲۲۸ نمایش