چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

چشم هاى سیاه تو
خاورمیانه ى دوم است؛
یک دنیا براى تصرفش
نقشه مى کشند
و من ...
سرباز بى چاره اى که
در مرز پلک هاى تو
جان مى دهم

طبقه بندی موضوعی

دل ودماغ

جمعه, ۲۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۵۹ ب.ظ


آقا شما فکر کن یک روز یک نفر از راه برسد، همینجوری وسط یک دعوای مسخره، بزند دماغ شما را بشکند. خب؟ بعدش چه می شود؟ می روی شکایت می کنی، کلی التماست را می‌کند که رضایت بدهی، خدا تومن هم دیه می‌دهد، تو هم دماغ شکسته‌ات را عمل می‌کنی و با یک بینی سربالا، خیلی شیک و مجلسی، کلی هم از شکسته شدن دماغت خوشحال می‌شوی. به همین سادگی و خوشمزگی.

خب... حالا فکر کن یک روز یک نفر از راه برسد، همینجوری الکی وسط یک ماجرای عشقی مسخره، بزند تو را عاشق خودش بکند. خب؟ بعدش چه می‌شود؟ بعدش آن قدر خوب می‌شود که نگو. این بار دیگر خبری از اداره‌ی پلیس و بیمارستان و دادگاه و مطب دکتر نیست... به جایش کافه هست، سینما هست، پارک هست، قدم زدن‌های دو نفره، سلفی‌های دو نفره، دیوانه بازی‌های دو نفره، تا صبح زیر پتو یواشکی با گوشی پچ‌پچ کردن، دم به دقیقه تگ کردن طرف، روزی هزار بار به هم پی‌ام دادن، کجایی؟ رسیدی؟ نه هنوز، زودتر برس م‍ُردم از نگرانی! با هم آن و آف شدن، با هم خوابیدن و بیدار شدن، شب بخیر خورشید زندگیم، صبح بخیر ماه من، عیدت مبارک، تولدت مبارک، ولنتاینت مبارک... قهر کردن‌ها، گریه کردن‌ها، ناز کردن‌ها، ناز کشیدن‌ها، "بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی‌شود"، بیا بغلم، بوسم کن، پاستیل بخر واسم، اوجولات می‌خوام، لباشک می‌خوام... اون دختره رو لایک نکن، مانتو جلو باز نپوش، رژ قرمز نزن، نه بزن! فقط واسه خودم بزن. خانومم؟ آقایی؟ جان؟ جونم؟ جون دلم؟ "ایمان من در حلقه‌ی هندسه‌ی اندام توست"، "بی تو مهتاب شبی باز"... "لحظه‌ی دیدار نزدیک است"... "تو را چشم در راهم"... نرو، بمان، دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم، روزی صدبار بگوید دوستت دارم روزی دویست بار جواب بدهی من هم!

خب... تصور کردی؟ آفرین... حالا فکر کن یک روز با طرف قرار داری. قرار است با هم بروید زیر باران خیس بشوید، بستنی قیفی دونفره بخورید، یک لیس تو، یک گاز او، خرید بکنید، این را می‌خرم به شرطی که فقط برای خودم بپوشی، بنشینید توی کافه، او قهوه بخورد تو فال حافظ بگیری، "دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند"، "بوش وقت سحر از غصه نجاتم می‌داد"! فرض کن نیم ساعت زودتر سر قرار حاضر بشوی. انتظار داشته باشی او مثل همیشه خیلی زودتر از تو آمده باشد. اما نیاید، نیاید، نیاید... منتظر شوی و نیاید، استرس بگیری، رنگت بپرد، دلت شور بزند و نیاید. تمام رخت‌های شهر را توی دل وامانده‌ات بشویند و نیاید.... ربع ساعت، نیم ساعت، دو ساعت... نیاید، زنگ بزنی جواب ندهد، یک بار، دو بار، سه-... جواب بدهد... بگوید که همه چیز تمام شده... یادش برود که قول داده بود هرگز نرود...

بله عزیز دلم، تصور کن کسی که بودنش را برای همیشه تصور می‌کردی، یکهویی همینجوری الکی، دلش را بزنی، بزند دلت را بشکند و برود. خب؟ بعدش چه می‌شود؟ اینجا دیگر خبری از سینما و کافه و پارک و دونفره‌های عاشقانه و قهرهای عاشقانه و شعرهای عاشقانه نیست... دیگر خبری از عشق و محبوب و "از در در آمدی و من از خود به در شدم، نیست"... اما خبری از بیمارستان و اداره ی پلیس و دکتر و قانون و عدالت هم نیست. دل که دماغ نیست بروی بگویی آقای پلیس فلانی زده دلم را شکسته، حقم را ازش بگیرید لطفا. دل که دماغ نیست بروی بگویی آقای دکتر دلم شکسته می‌شود عملش کنید؟ می‌شود یک دل سربالا برایم درست کنید که خیلی مغرور باشد؟ عاشقی حالی‌اش نباشد؟ غلط بکند عاشقی کند؟ که طرف را فراموش کند؟ آخر عزیز دلم دل شکسته را که کسی نمی‌بیند، حتی خود طرف هم نمی‌بیند. جایی هم نیست که بروی بگویی طرفم رفته، موهایم را در عزای رفتنش کوتاه کرده‌ام، طرفم غرورم را شکسته و رفته، این دل لعنتی من شب‌ها از درد دوری‌اش می‌ترکد. جایی نیست که بروی بگویی دلم شکسته دیه‌ی دل شکسته‌ام را بگویید بدهد. حتی جایی نیست که بروی یقیه‌شان را بگیری داد بزنی آقا جان دل مهم‌تر است یا دماغ؟ دل بشکند بیشتر درد دارد یا دماغ؟ شکستن دل حق الناس است یا دماغ؟ بدون کدام یک نمی‌شود زندگی کرد؟ دل یا دماغ؟

طرف جان، اگر روزی برگشتی، ماهی یک بار، هفته ای یک بار، دو روزی یک بار، اصلا هشت ساعتی یک بار، بزن این دماغ مرا بشکن، شکایت هم نمی‌کنم، رضایت هم نگیر، دیه هم نده، حتی عملش هم نمی‌کنم... اما... اما... اما... اما این دل لعنتی‌ام، این دل بی‌گناهم را نشکن...


اینجا که کسی "دل" و "دماغ" رسیدگی به دل‌های شکسته را ندارد...


"سمیرا"

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۵/۰۸/۲۸
  • ۲۸۰ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی