آدمیزاد، فراموشکاره.
۰۵
بهمن
- ۰ نظر
- ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۵۸
- ۱۹۴ نمایش
توی تلخی آخرین بوسه
چشم هایش مرا نوازش کرد
روسری باز از سرش افتاد
دست هایم دوباره خواهش کرد
آسمان را به التماس انداخت
باد پیچید لای موهایش
ایستادم ، نگاه آخر بود
گم شدم پشت آرزوهایش...
"پویا جمشیدی"
پ.ن :
چشم هایم را می بوسد
چشم های خیس و داغ و گریانم را
و من می دانم که بوسیدن چشم
دوری میآورد
و
دلم سخت میگیرد.
"گلی ترقی"