باران
برای چه می بارد
وقتی همه با خود چتر دارند؟
من برای چه به یادت هستم
وقتی تو گفتی:
فراموشم کرده ای ...
" محمد شیرین زاده "
مرا باران صدا بزن...!
دل تنگ که شدی
به شیشه می زنم
پشت پنجره بیا
تماشایم کن...
" محمدشیرینزاده"
پ.ن:
و باران
پستچیِ غمگین بود؛
با رسالت رساندن دلتنگی
به دستِ آدمهای خاطرهبازِ همین حوالی...
"زکیه خوشخو"
جانم خودت را بپوشان
زمستان در راه است ،
سوز می آید،برف می بارد ،
برف رُک تر از باران است ،
جانم،مواظب رد پاها باش...
" روزبه معین "
رد پایت
بر برف
این غم انگیز ترین
شعر جهان است ...
"محمد شیرین زاده"