چشم هاى تو مرا به این روز انداخت
۰۳
مرداد
به من مى گفت:
"چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.
این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده.
تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم.
نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم؟"
به او گفتم:
"در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن!
جز تو هیچ چیزى در آن نیست..."
"بزرگ علوى "
پ.ن 1:
"از این عشق حَذر کن"
تا فراموش کنی،
چندی از این شهر سفر کن ..
با تو گفتم :
"حَذر از عشق ندانم"
سفر از پیشِ تو هرگز نتوانم، نتوانم ...!
"فریدون مشیری"
- ۰ نظر
- ۰۳ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۲۰
- ۵۳۵ نمایش