چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

چشم هاى سیاه تو
خاورمیانه ى دوم است؛
یک دنیا براى تصرفش
نقشه مى کشند
و من ...
سرباز بى چاره اى که
در مرز پلک هاى تو
جان مى دهم

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با موضوع «افشین صالحی» ثبت شده است

 

تو می‌دانی دور یعنی کجا...؟

چه‌قدر...؟

چه وقت تمام می‌شود...؟

چند روز...؟

می‌گویند

تو دور رفته‌ای!

 

"افشین صالحی"

 

 

خودت بیا!

پاییز زورش به بغض‌هایِ باغ نمی‌رسد...

.

"افشین صالحی"

 

پ.ن:

میگم جمشید؛

 نارنجی چیه؟ 

مهر، آبان، وای از آذر 

چجوری بگذرونیم امسالو...؟

.

"رادیو چهرازی"

 

امشب

تاریک است

جوری بیا که شب تو را نبیند

گناه دارد، ماهَ‌ش نیست...

.

"افشین صالحی"

بیا برگردیم...

۳۰
فروردين


من یک خواب از دست رفته دارم

تو یک رویای ناپخته

ما هردو خسته‌ایم!

بیا برگردیم...


"افشین صالحی"


کاش قد دوست داشتنم بودم !

آنقدر که باران مى گفتى ، مى باریدم

سردت بود مى پوشاندم و

گرمت که مى شد

ابرى ،

سایه بر سرت مى شدم

آنقدر که دستم به ماه مى رسید

خواب که مى گفتى

شب مى کردم

و به آفتاب

که هر وقت که مى خواستى

صدایش مى کردم و

پنجره ات را روز مى کردم

کاش قد دوست داشتنم بودم !

آن قدر که صدایم مى کردى

دستم را دراز مى کردم

دستت را دراز مى کردى

آن قدر که دوستم داشتى

مرا به نام کوچکم !

صدا مى کردى ....


"افشین صالحى"


نیا!

نزدیکِ هم عشق خراب می‌شود...


"افشین صالحی"


سلام علاقه‌ی ِ خوبم

علاقه‌جان من

خوبی؟

می‌گویم،

به حرمتِ آن‌چه که از ما رفته و عمرش می‌نامیم،

بیا سالِ تازه را جوری دیگر شروع کنیم

هرروز را روزِ آخر وُ

هر هفته را هفته‌یِ آخر وُ

هرماه را

آخرین ماه،

برایِ دوباره شروع شدن بدانیم!


هی هرروز را به هم تبریک بگوییم وُ

هی هرماه را

به هم سلام

وَ هرسال بیشتر عاشق هم باشیم وهم‌دیگر را

بیشتر دوست داشته باشیم


وَ هی به هم بگوییم:

سلام.

حالِ تازه مبارک

سالِ تازه قشنگ باشه!


"افشین صالحی"


علاقه جانِ من

می‌دانی!

دوستت دارم.

به هزار هزار و هزاران هزار دلیل

دوستت دارم چون دوست داشتنَ‌ت حال می‌دهد

خوب است، کیف می‌دهد

چون موهایَ‌ت ناز بر شانه‌ات می‌افتد

می‌رقصد! در باد وِل می‌شود وُ می‌رقصم!

چون خنده‌هایِ تو جان است

تو می‌خندی،

من تازه می‌شوم، روز نو می‌شود وُ

جهان تازه آغاز می‌شود


"افشین صالحی"



زمستان بود

بوسه آتش زدیم و

گرم شدیم.


"غلامرضا بروسان"


پ.ن : 

نترس علاقه!

 بخدا دوست داشتن در خیابان خوب است 

بوسه زیباترین اتفاق خیابان است به‌جای درد، 

به‌جای دود به جای دود کردن درد، 

درد کردن دود هم را می‌بوسیم 

مگر کجای بوسه چپ است؛

 کجای لب می‌لنگد که 

این‌همه زیبایی را مخفی می‌کنیم 

و جنگ را، رو ؟!

بیا علاقه‌ی خوبم

 می‌خواهم ببوسمت...


 "افشین صالحی "


سردم است!

خودت را بپوشان...


"افشین صالحی"