انسان
به موسمِ بهار
زمستان را،
و در زمستان
بهار را دلتنگ میشود.
آدمی
هر آنچه که دور است را دلتنگ میشود.
آیا قرار تنها بر وصال است؟
بگذریم...
برخی چیزها در نبودشان زیبایند...
"اوزدمیر آصاف"
- ۰ نظر
- ۱۸ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۳۰
- ۲۵۴ نمایش
انسان
به موسمِ بهار
زمستان را،
و در زمستان
بهار را دلتنگ میشود.
آدمی
هر آنچه که دور است را دلتنگ میشود.
آیا قرار تنها بر وصال است؟
بگذریم...
برخی چیزها در نبودشان زیبایند...
"اوزدمیر آصاف"
موهایت در باد
به پرواز در می آمد
کنارت
به تماشایت می نشستم
خورشید می سوزاند
دریا آتش می گرفت
تو حرف می زدی
و من غرق صحبت ات بودم
می خندیدی
سکوت می کردی
به فکر فرو می رفتی
دست در دست من، راه می رفتی
راه تمام می شد
تو را نمی دیدم
زمان، سال سال می گذشت
از دور، از خیلی خیلی دور
تماشایت می کردم.
"اُزدمیر آصف"