چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

" بهترین شعرها، متون ادبی و ترانه ها از نوسیندگان ایرانی و غیر ایرانی "

چاوره ش

چشم هاى سیاه تو
خاورمیانه ى دوم است؛
یک دنیا براى تصرفش
نقشه مى کشند
و من ...
سرباز بى چاره اى که
در مرز پلک هاى تو
جان مى دهم

طبقه بندی موضوعی

۱۳ مطلب با موضوع «احمدرضا احمدی» ثبت شده است

بخند!

۰۹
بهمن

بخند!
بسیار بخند!
باید برای زمستان
ذخیره‌ی کافی داشته باشم...

 

" احمدرضا احمدی"

 

قلب من گواه بر تو دارد

دشوار است

فراموشی لبخند تو ...

 

"احمدرضا احمدی"

در کنار تو
در کوچه
چهار فصل سال ناگهان گل دادند!
نرگسى در چشمان تو
گل سرخى بر لبان تو
شقایق بر گیسوان تو
اقاقیایى در دستان تو
و من در پیشگاه تو سکوت کردم ....
 
"احمدرضا احمدی"

 

 

پ.ن:

چشمانت ...
مرا شاعر کرد ...
و گیسوانت..
مرا نقاش...
غم فراق تو...
مرا روزی خواهد کشت...
هرچه در این زندگی بود...
از تو بود...

 

"مهران عامری"

 

در کنار تو

در کوچه 

چهار فصل سال ناگهان گل دادند !

نرگسى در چشمان تو 

گل سرخى بر لبان تو 

شقایق بر گیسوان تو 

اقاقیایى در دستان تو 

و من در پیشگاه تو سکوت کردم ....

 

"احمدرضا احمدی"

 

پ.ن:

ما در هیچ سرزمینی 

زندگی نمی کنیم ...

منزل حقیقی ما قلب کسانی است 

که دوستشان داریم ...

 

"جین آستین"

 

چتر علاقه تو بود 

برای اینکه باران ببارد 
باران آرزوی من 
برای قدم زدن با تو ... .

 

" عادل دانتیسم "

 

پ.ن:

من و تو 

چتر را در یک روز بارانی

در یک مغازه که به تماشای

گلهای مصنوعی رفته بودیم 

 گم کردیم

 

 

"احمدرضا احمدی"

 

وداعی آبی

۱۵
آذر

یک‌روز 

سرانجام با تو وداعی آبی می‌کنم

می‌دانم

آن‌روز از من خواهی پرسید

مگر وداع هم رنگ دارد؟

و من در جواب تو

تنها چشمانم را می‌بندم...

 

"احمدرضا احمدی"

من و بهار پیاده شدیم

بهار در خیابان محو شد

پاییز در کنارم راه می‌آمد...

.

"احمدرضا احمدی"

 

پ.ن:

مسافر
جاده های پاییز شده ای 
و پشت پایت
از چشم درختان
برگ های زرد
سرازیر میشود ... 

 

 

" حمیدرضا سلیمانی "

قلب من گواه بر تو دارد

دشوار است

فراموشی لبخند تو ...

 

"احمدرضا احمدی"


من  گلدان های کوچک را 

که عطر های پهناوری دارند ،

دوست دارم ...


" احمدرضا احمدی " 

 

چیزی در من هست که می داند

چشمانِ تو ،

 

ریشه دارتر !

                   از هر گل سرخ است ...

 

"احمـــد رضا احمدی"

دست های من

۲۵
آذر


دست های من

برای جست و جوی تو

پیدا شدند . . .


"شمس لنگرودی"


پ.ن1:

تمام دست تو روز است

و چهره‌ات گرما


"احمدرضا احمدی"


پ.ن2:

می‌خواهم تصویرها نقش زنم

از شکل دستان تو

از صدای دستان تو

از سکوت دستان تو ...


"نزار قبانی"

از عشق

اگر به زبان آمدیم

فصلی را باید

برای خودم صدا کنیم

تصنیف ها را بخوانیم

که دیگر زخم هامان بوی بهار گرفت

 

"احمدرضا احمدی"


من چه میکردم به عالم 

گر نمیدیدم تو را ...


"فیاض لاهیجی "


پ.ن :

دوستت دارم ...
باید در چشمان نگریست،
یا در گوش‌ها گفت؟
جنبش انگشتانت که به روی هم انباشته شده بود
و مروارید چشمانت
دلیل بود؟


"احمدرضا احمدی"